موضوعات: "مناسبت" یا "دفاع مقدس"
# صحیفه سجادیه
خدایا مهربان تر از پدر و مادر در روی زمین برایم نیافریدی امرم کردی که با مهربانانت مهربانی کنم دوستشان بدارم و اطاعتشان کنم
حال مهربان تر از آنان تورا دیدم که به مهربانی آنان احترام گذاشته ای و خواستار توجه من به آنان شده ای
مهربان من مهربانانم را به تو می سپارم
کمکم کن که آنچه را از من خواستهای نثارشان کنم و آنچه را که به من یاد داده ای فدایشان کنم
کمکم کن چشمانم، چشمشان باشد در روزگاری که کم سویی نگاه نافذشان را در خود فرو کشیده است
کمکم کن پایشان باشم در روزگاری که پاهایشان خسته از راه رفتن به دنبال عصایی میگردد که تکه گاهشان باشد
کمکم کن ………………..
#صحیفه سجادیه
اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ سَدِّدْنِی لِأَنْ أُعَارِضَ مَنْ غَشَّنِی بِالنُّصْحِ، وَ أَجْزِی مَنْ هَجَرَنِی بِالْبِرِّ، وَ أُثِیبَ مَنْ حَرَمَنِی بِالْبَذْلِ، وَ أُکافِی مَنْ قَطَعَنِی بِالصِّلَةِ، وَ أُخَالِفَ مَنِ اغْتَابَنِی إِلَی حُسْنِ الذِّکرِ، وَ أَنْ أَشْکرَ الْحَسَنَةَ، وَ أُغْضِی عَنِ السَّیئَةِ.
خداوندا بر محمد و آلش درود فرست، و مرا بر خیرخواهی کسی که با من نیرنگ کند توفیق ده، و آن را که از من دوری کرده به خوبی پاداش دهم، و به آن کس که محرومم ساخته بخشش کنم، و به آن که از من بریده بپیوندم، و برخلاف آن که از من غیبت کرده از وی نیکو یاد کنم، و خوبی را سپاسگزارم، و از بدی چشم بپوشم.
چقدر زیبا است این فراز از دعای مکارم الاخلاق چقدر پر است از حرفهای جالب و شنیدنی حرف هایی که هر روزمان را درگیر کرده است … حرف هایی که انگار همین حالا در همین لحظه برای ما گفته شده است.
این فراز از دعا شرح حال من و مایی است که بی درنگ نیرنگ کردیم، ناخواسته دوری کردیم، ندیده محروم کردیم و نشناخته بریدیم
بریدیم از آنهایی که نیاز به پیوند روحی ما داشتند
ندیدیم آن را که نیاز مند دیده شدن بود
دوری کردیم از آن که نیاز مند حضور ما و فقط حضور ما بود
خدایا ببخش، ببخش به خاطر وظایفی که ناخواسته از انجامش دور بودم
خدایا ببخش به خاطر وظیفه ای که بر دوشم نهادی و من ناخواسته ندیدم و نشنیدم و نخواستم که ببینم
ماه قرآن ، ماه تلاوت های زیبا، ماه صوت های بلال گونه ، ماه نشستن در محضر قرآن و آموختن از کلام قرآن
این روز ها در ماهی قرار گرفته ایم که درهر محله ای حداقل یک جلسه ختم قرآن وجود دارد جلساتی که مخاطب را باعشق به سمت خود می کشاند و با آغوشی باز پذیرای عشاق قرآن است . جلساتی که بهانه اش قرآن است و زیر چتر این قرآن هزاران برکت دیگرهم بوجود می آید، صله رحم هم دردی دوستی …. همه و همه از برکت قرآن است .
اما آیا فقط قرائت ساده قرآن کافی است ؟ چرا ماه رمضان که می شود همه به دنبال قرائت قرآن هستیم که البته کار بسیار پسندیده و نیکویی است اما یادمان نرود که ترجمه و مفاهیمی که در آیات نقش بسته است، به وسیله ابزار لطیف و هنری یعنی صوت و لحن به تصویر کشیده می شود. و این یک هنر است هنری که هر قاری قرآن باید آن را فرا گیرد.
هنری که اساتید قرآن از جمله استاد آمنا در باره آن می گوید: صوت و لحن یعنی جبههگیری معنوی و هنری قاری در مقابل فهم آیات که به وسیله حنجره، قلب و مغزش انجام میشود. این مبتکر دی وی دی نغمهسرایی قرآن، روش آموزشی دارد که معتقد است : هدف از اجرای روش آموزشی این است که ترجمه و مفاهیمی که در آیات نقش بسته است، به وسیله ابزار لطیف و هنری یعنی صوت و لحن به تصویر کشیده شود.
این مدرس قرآن می گوید : پس از شناخت نغمات، هنرجو وارد القا و احیای معانی میشود که این قسمت متأسفانه در کشور ما قریب است. القای معانی یعنی قاری بتواند با صوت و لحن و همچنین با تجوید این هنر را در استخدام معانی قرآن قرار دهد به عنوان مثال قاری بتواند چاهی که حضرت یوسف(ع) را در آن انداختند، با صدایش نشان دهد.
آمنا با بیان اینکه صوت و لحن یعنی جبههگیری معنوی و هنری قاری در مقابل فهم آیات که به وسیله حنجره، قلب و مغزش انجام میشود، در گفتگو با خبر گزاری ایکنا گفت: هدف از اجرای روش آموزشی این است که ترجمه و مفاهیمی که در آیات نقش بسته است، به وسیله ابزار لطیف و هنری یعنی صوت و لحن به تصویر کشیده شود.
وی صوت و لحن را ابزار هنری تدبر در قرآن دانست و اضافه کرد: در کشورمان روی قرائت بسیار کار میشود ولی به القای معانی کمتر پرداخته شده و این جای تأسف دارد، ضمن اینکه ما مخالف تقلید نیستیم ولی تقلید راه و شیوه خاص خودش را دارد و باید قاری بداند از چه کسی، به چه مدت و چگونه تقلید کند.
آمنا با استناد به آیه 15 سوره لقمان که خداوند متعال میفرماید: «… وَاتَّبِعْ سَبِیلَ مَنْ أَنَابَ إِلَیَّ…، … و راه کسى را پیروى کن که توبه کنان به سوى من بازمیگردد …»، بیان کرد: یک هنرجو باید از قاریانی تقلید کند که قرائتش او را یاد خدا میاندازد.
وی با اشاره به سخن محمداحمد بسیونی، قاری مصری که گفته است: «این آهنگها باید با روحیه من سازگاری داشته باشد» چالشهای صوت و لحن را تعبیر به موت و لعن کرد و افزود: موت یعنی اینکه توسط اجراهای ناآگاهانه معانی میمیرد و لعن نیز، چه بسا قاری مورد لعن قرآن قرار گیرد.
این مدرس قرآن اظهار کرد: استاد عبدالفتاح طاروطی، قاری مصری نیز گفت «تجوید، ترتیل، وقت و ابتدا، صوت و لحن قاریان نوجوان ایرانی عالی است اما از احساس خالی» سپس از استاد طاروطی پرسیدند احساس از کجا به دست میآید که گفت است «از فهم آیات».
آمنا قرائت قاریان را به گل طبیعی و مصنوعی تشبیه کرد، ادامه داد: آیا قرائتهای ما فقط گل مصنوعیاند که یک لحظه چشم را جلا میدهند و بعد هم تمام میشوند یا نه مثل گل طبیعی هستند؛ از همین رو باید مراقب باشیم کار صوت و لحنمان تبدیل به موت و لعن نشود و قرائتهای گوشنشین باید دلنشین شوند یعنی باید با احساس انجام شود.
وی با بیان اینکه تلاش و رویکردمان در این 30 سال طبق فرمایش صحبتهای رهبرمعظم انقلاب که فرمودند: «القا و احیای معانی یک هنر است» انجام گرفته است، عنوان کرد: هفت نغمه اصلی و دو نغمه فرعی یک مقام معنوی هستند نه یک مقام ظاهری، بنابراین یک قاری باید این توانایی را داشته باشد که جنهم، بهشت، جریان حضرت یوسف(ع) و زلیخا را چطور با ابزار و لوازم هنری همچون صوت و لحن گزارشگری کند.
مبتکر دی وی دی نغمهسرایی قرآن با ابراز تأسف از اینکه هنوز «نهضت معناهنگی» در کشور نیست، بیان کرد: اگر نهضت معناآهنگی در جامعه قاریان ما پیاده شود، مطمئن باشیم روح لطیف قرآن در جامعه حاکم شده و به طبع این نورانیت باعث رفع بسیاری از گناهان، فساد و ناهنجاریهای اخلاقی خواهد شد.
منبع :http://www.hosein-amanna.ir/post/31
تا قبل از اين انقلاب بزرگ، نگرش حاكمان در ايران به زن، نگرشي ابزارگونه براي برآوردن نيازهاي مادي بود . ابزاري كه پيشرفت آن به معناي تنوع ظاهري و همسان با مدهاي رايج و ارضاي غرايض شهواني جنس مخالف البته در لواي عناوين زيبا و آراسته همچون آزادي زنان يا زن مترقي به متن جامعه تزريق مي شد .
حضرت امام خميني ( ره ) وضعيت زنان در زمان رژيم طاغوت را به زنان جاهليت تشبيه نموده و اشاره مي كند كه در آن زمان نيز همچون عصر جاهليت، مقام معنوي زنان ناديده گرفته شده و تا حد يك كالاي مادي تنزل پيدا كرد .
در چنين فضاي تاسف باري كه سايه شوم خود را بر ملت مسلمان ايران انداخته بود خورشيد انقلاب اسلامي به رهبري خردمندانه حضرت امام خميني ( ره ) طلوع كرد و زنان و مردان مومني كه از اين وضعيت غير اسلامي كه رهاورد حكومت ظالم و خود فروخته پهلوي بود به تنگ آمده بودند با پيروي از فرامين اسلامي مقتدايشان عليه حكومت مستبد پهلوي شوريدند و انقلاب اسلامي را به ثمر رساندند .
نقش زنان در انقلاب از زبان امام خمینی (ره)
زنان نقش بسيار مهمي در پرورش نهضت اسلامي ايفا نموده و حقيقتاً در مواردي نقش سنگين تر و موثرتري را نسبت به مردان در جريان مبارزه داشتند . اهميت بيشتر آن زماني آشكار مي شود كه به اين نكته مهم اشاره نماييم كه زنان نه تنها در برخي موارد در صحنه مبارزه حضور جدي و فعال داشته و خود در خط مقدم مبارزه حاضر مي شدند بلكه مشوق اصلي مردان و همسران خويش براي شركت در اين مبارزه به حساب مي آمدند . نقش موثر ديگر آنان تربيت فرزندان صالح براي ادامه راه و آينده نهضت اسلامي بود كه از اهميت ويژه اي برخوردار است . حضرت امام خميني ( ره ) با اشاره به اين مهم مي فرمايد: ما نهضت خودمان را مديون زنها مي دانيم ، مردها به طبع زنها در خيابانها مي ريختند ، تشويق مي كردند زنها مردان را ، خودشان در صفهاي جلو بودند ، زن همچون یک موجودي است كه مي تواند يك قدرت لايزال ، يك قدرت شيطاني را بكشد و در جاي ديگر مي فرمايند: امروز زنهاي شيردل طفل خود را به آغوش كشيده و به ميدان مسلسل و تانك دژخيمان رژيم مي روند . در كدام تاريخ چنين مردانگي و فداكاري از زنان ثبت شده است .
امام خمینی در جایی دیگر فرموده است: اينجانب به زنان پرافتخار ايران, مباهات مي كنـم كه تحولي آن چنان در آنان پيـدا شـد كه نقـش شيطانـي بيـش از 50 سال كـوشـش نقاشان خارجـي و وابستگان بـي شـرافت آنان, از شعراي هرزه گرفته تا نويسندگان و دستگاههاي تبليغاتي مزدور را نقـش بر آب نمودند و اثبات كردند كه زنان ارزشمند مسلمان دچار گمراهـي نشـده و با ايـن تـوطئه هاي شـوم غرب و غرب زدگان آسيب نخـواهد پذيرفت.
نقش زنان در پيروزي انقلاب اسلامي از نگاه آیت الله خامنه ای
رهبر حكيم و فرزانه انقلاب اسلامي درباره نقش زنان در پيروزي انقلاب اسلامي مي فرمايند : زنان در پيروزي انقلاب اسلامي داراي دو نقش مثبت و موثر بودند ، نقش اول آنها فعاليت مثبت و مستقيم در مبارزه خود و نقش بعدي زنان كه از اهميت بيشتری برخوردار است نقش صبر ، شكيبايي ، مساعدت و تحمل مشكلات ناشي از مبارزه بود .
نقش زنان در انقلاب ثابت کرد که زن در سایه ایمان و آگاهی و به دور از فسادی که دنیای غرب برای او درست کرده است می تواند نقش اول را در تحولات تاریخی و جهانی ایفا کند ، ثابت کرد که افتخار و عظمت زن در چیزهایی که دستهای آلوده صهیونیست برای او در دنیای کنونی فراهم آورده نیست بلکه زن در سایه مهارت و عفت و احساس مسوولیت است که می تواند دوشادوش مردان و در مواردی جلوتر از آنها گام بردارد . آنچه مسلم است این است که تنها به مفاهیم والای انسانی مکتب اسلام است که پیشرفت ، تعالی و سعادت حقیقی برای زنان جامعه و به دنبال آن کل جامعه ایجاد می شود و همین نگاه بود که توانست انقلاب اسلامی را در ایران به پیروزی برساند و تحمل هشت سال جنگ طاقت فرسا را برای آنان سهل و آسان نماید . یعنی همان روحیه والای اسلامی که عالی ترین نمونه آن بانوی بزرگ عالم حضرت صدیقه طاهره ( س ) است ، همان که هم نقش مادری خویش را به طور کامل ایفا نمود و بهترین فرزندان تاریخ بشریت را تحویل جامعه داد و هم نقش همسری خود را در کنار حضرت علی ( ع ) در عالی ترین شکل خود به انجام رساند و هم حضور جهادی و مملو از بینش عمیق الهی خویش را در راه دفاع از ولایت نمایان ساخت .
آقای عارفی کارشناس انقلاب نیز در این خصوص می گوید:
” مساله نقش زن و حضور زن در عرصه های اجتماعی از جمله در تحولات و انقلابها همیشه در طول تاریخ بطور مستقیم یا غیر مستقیم جایگاه خاص خودش را داشته . در انقلاب ایران یکی از برجستگی های خاصی که خیلی زیاد می توان از ابعاد و جهات مختلف درباره آن گپ زد حضور زن مسلمان ، زن مسلمان ایرانی در انقلاب سال 1357 بود ، نقش فوق العاده ای زنان در انقلاب داشتند مثلاً حضور زنها و تربیت سیاسی زنها و هیجان آفرینی زنهای مسلمان در انقلاب و این که آنها چطوری مردها را حتی روحیه دادند و مردها را در عرصه انقلاب به صورت همگانی بسیج کردند. یعنی هر فردی از افراد در صحنه ها به طور چشمگیر حضور پیدا کرد ، با این که خود زنها حضور چشمگیر داشتند در حضور بخشی از مردم و مردها نقش فوق العاده ای داشتند .
اما سوال این که زنهای مسلمان در کشورهای دیگر از جمله زنان مسلمان در افغانستان با الگو گیری از زنهای مسلمان در ایران در انقلاب چگونه می توانند از تجربیاتشان سرمشق بگیرند و از تجربیاتشان استفاده کنند ، اولاً این مساله یک مساله علمی است ، حالا ممکن است کسی بگوید چه لزومی دارد یعنی خود ما نمی توانیم بدون الگو گیری ، این مساله یک مساله تاسف آمیزی است که اگر کسی بگوید چرا ؟ به خاطر این که تحولات بشری از علمی گرفته ، از فلسفی ، از هنری و صنعتی و اقتصادی و از همه ابعاد گرفته ، ریشه در گذشته ها دارد ، آن گذشته ها هم در قلمرو ملی نیست ، یعنی تجربه ها از جمله تجربه های سیاسی مرز نمی شناسد همان طور که علم مرز نمی شناسد و همان طور که هنر مرز نمی شناسد تجربیات سیاسی هم مرز نمی شناسد به خصوص چه زیباست که این مساله ثابت شد که زنان مسلمان در ایران با استفاده از تربیت دینی و با استفاده از توصیه های دینی و مبانی دینی نقش آفرین و هیجان آفرین شدند و دشمن شکن شدند و این چه بهتر که هر جا که اسلام آن جا نقش داشته باشد و اسلام در آن جا زیربنا باشد دیگرانی که گرایش به اسلام دارند از تجربیات آنهایی که به صورت پیشگام از اسلام استفاده کردند از آنها نتیجه بگیرند .
اما این مساله را اگر خیلی ساده تر و ریزتر و کوچکتر بکنیم این که زنهای مسلمان در افغانستان باید حضور سیاسی داشته باشند ، خیلی هم نقش دارد ، اما این حضور سیاسی یکی شناخت دشمن است یعنی دشمن را باید بشناسد و یک تحول درونی و یک شناخت در خود زنها باید به وجود بیاید که اسلام آمده و گفته است که برای نابودی پستی ها و پلیدی ها و نا امنی ها فقر مبانی مختلف و اصول متعددی داریم که مردها نقش دارند در کنار مردها، زنها هم نقش دارند ، بنابراین در افغانستان اگر ما خواسته باشیم فقر اقتصادی و نا امنی سیاسی و ابتذال فرهنگی را از بین ببریم و دشمن را از قلمرو فرهنگی و اخلاقی و اعتقادی و سیاسی و ملی خود دور کنیم و خودمان استقلال داشته باشیم و سرپای خود بایستیم دستور دین این است که هم زن باید حضور پیدا بکند و هم مرد . چه بهتر که مسلمانها که همه عضو یک پیکرند آنی که به صورت پیشگام زمینه برایش فراهم بوده و شرایط برایش فراهم بوده و جلوتر و پیشگام تر توانسته نقش ایفا کند که زنهای مسلمان در ایران چنین بوده خوب چه بهتر که زنهای مسلمان از جمله در افغانستان از تجربیات سیاسی زنها در ایران در تحولات دینی نقش فوق العاده ای داشته از آنها درس بگیرند و از تجربیاتشان استفاده کنند . “
ما در عالم وحدت امت اسلامی هیچ اصراری نداریم که یک فرقه عقاید یک فرقه دیگر راحتما قبول کنند ؛ نه ، وحدت به معنای این نیست .وحدت به معنای این است که با عقائد مختلف ، شعب مختلف، مشترکیات را بگیرند ، موارد محل اختلاف را وسیله برادرکشی و جنگ و دشمنی قرار ندهید؛
مسئله وحدت این است.
هفته وحدت بهترین فرصت برای ایجاد همدلی، اتحاد و احیای ارزش های اسلامی و تقویت نقاط مشترک بین مذاهب اسلامی است.
هرچه همدلی، اخوت و برادری میان ملت های مسلمان بیشتر شود زمینه های بالندگی، رشد مشترک فکری و اعتقادی در جوامع اسلامی فراهم می آید.
قرآن و سنت نبوی از سرمایه های اصلی مسلمانان و اساس تمدن اسلامی هستند و همه مذاهب اسلامی باید از این سرمایه ها به بهترین وجه استفاده و وحدت را حفظ کنند و این مهم با پیروی از سیره نبوی و تمسک به حبل الله محقق می شود.
استکبار جهانی همواره با طراحی و اجرای توطئه های مختلف، ایجاد رخنه و شکاف میان امت پیامبر (ص) تلاش کرده و می کند، پس ضرورت دارد که شیعه و سنی با آگاهی، وحدت و یکپارچگی خود را حفظ و دسیسه های دشمن را خنثی کنند.
دنیای اسلام نیازمند وجود فرهنگی واحد برای زمینه سازی وحدت کلمه در میان امت اسلامی میباشد.
بیانات امام خامنه ای ۱۳۸۸/۹/۱۵