موضوع: "کمی به قلم من"
#تولیدی
#به_قلم _خودم
…..سلام دوستم خوبی ….
……سلام عزیز جان خوبم شما چطوری ؟
…….الحمدالله
……..چه خبر ؟
هیچ قند خون در دل فرهنگی ام کم شده … حال شنیدن داری
……. ای جان از این قند خون بگو میشنوم
اوضاع خوبه
نه ….
اوضاع اخلاق و معنویت در حوزه ها خیلی خوب نیست معنویت فوق العاده کم رنگ و اخلاق کم و بیش دیده می شود
اما آنچه که از حوزه انتظار می رود نیست
طلبها در گیر نمره و درس
دروسی که حتی نسبت به دروس اخلاق و حتی تفسیر قرآن و نهج البلاغه گردن بالا گرفته اند و نرم نرم پله های ترقی علم را در حوزه طی می کنند و با منت تمام به دروس اخلاقی نگاه می کنند….
اخلاق و معنویت در حوزه یعنی اینکه وضع فرهنگی جامعه ما بهتر از این باشد اما دریغ دریغ از این همه کتاب های حجیم و اما بار فرهنگی ضعیف …..
قبلا نگاه های به حوزه بسیار مقدس بود و افرادی که وارد این فضا می شدند هم تاثیر می گذاشتن هم تاثیر می گرفتن
و اما امروز جامعه پر شده است از بی اخلاقی های که ما طلاب هم نقش موثری در رشد آنها داشتیم حوزه ها از همین جامعه طلبه می پذیرند بدون اینکه به فکر چاله چوله های فکری و ذهنی طرف باشیم فکری که پر از سوال های بی جواب است ….
…..
هنوز نیامده و راه و چاه را پیدا نکرده درک درستی ازحوزه پیدا نکرده 7 یا 8 تا کتاب صرف و نحو و…. منطق و.. اصول جلویش می گذاریم و می گوییم نوش جان کن سعی کن در کنار اینها اخلاقت را کمی خوب کنی …….
حالا به نظرشما جوانی که از لابلای هیاهیوی این جامعه به طرف حوزه آمده از کجا باید شروع کند ؟ چه چیزی را در مرحله اول نوش جان کند؟ …..
جالب آنکه کتاب هایی به خوردش می دهیم که هیچ گره ای از جامعه باز نمی کند زندگی امام زمانی را آموزش نمی دهد ….. کتاب های که با مسائل روز جامعه پیش نمی رود.
نمگویم این درس ها خوب نیست ولی جسارتا فعلا مهم تر از کتاب های اخلاقی و قران شده است.
…..دوستم هنوز هستی …..؟
…..آره عزیزم هستم گوشم با تو … بگو
بی حجابی روز به روز در جامعه پر رنگ می شود و ما در حوزه نهایت تلاشمان برگزاری کرسی آزاد اندیشی و نوشتن یکی دو مقاله و ….. بعدش نخود نخود هرکه رود خانه خود ……
فرهنگی های حوزه مبلغین، اساتید عزیز…… در این سال ها چه کردیم که پاچه ها کوتاه تر شد و روسری ها کا ملا بر داشته شد
نمی گویم همه تقصیر ها گردن ما حوزوی ها .. نه
درست است که ارگان های مختلفی در این زمینه موثر هستنند اما خودتان قضاوت کنید متولی دین مردم کیست ….. مگر نه اینکه حوزه های علمیه نقش اصلی را دارند ……
… خوب ……
…… هیچی دیگه همین ….بقیه اش باشه برای یوقت دیگه
…… حالا تو بگو اون طرف چه خبر ….. .
سلام دومین پنج شنبه ماه مبارکتون بخیر
هفته ای که گذشت هفته ای پر از دل مشغولی های فرهنگی داشتم ……..
تماس با این و اون مطرح کردن ایدها و به به و چه چه کردن طرف مقابل اما تهش کمبود بودجه و ….. کاغذ بازی اداری ….
دیگه حوصله مطرح کردن ایده ها رو ندارم باید خودم دست بکار بشم…..
تو همین فکر بودم که سه شنبه سید و رفیق شفیقش مستا و البته دوست من رو تو ی دفتر شورا دیدم
شاید یک ربع بیشتر باهم نبودیم اما ذوق فرهنگیمون گل کرده بود و از کار های فرهنگی حرف میزدیم حال فرهنگیم یکم خوب شد …..
تو همین حال خوب بودم که مستا گفت چرا ایده ها تو به رئیس جدید نمیگی
یکم فکر کردم گفتم دیگه حوصله رئیس فلان و اقا و… ندارم دیگه بسه هرچی رئیس دیدم
بایه پوز خندی گفتم رئیس بیاد من و ببینه
سید خندید و ابرو هاشو تو هم کرد وگفت چه جرات داری ؟ا
با یه حال خسته ای گفتم با با ولم کنید با این رئیس روءسا تون ……. والا کی به کی حالا هی من دنبال این رئیس و اون رئیس باشم کی چی ؟
مستا گفت بنویس براش تو کوثر نت نامه براش بفرست سریع جواب میده
شب که اومدم خونه دوباره وسوسه شدم نمیدونستم بنویسم یا نه اما نوشتم .….
نمیدونم واقعا می خونه یا نه ولی ظاهرا …میگن با بقیه فرق داره….
امیدوارم ..
مدیر محترم جناب آقای غ -ب لطفا بخونید
سلام
اینجافضایی است برای حرف های پر از حرف من
اینجا قرار است پر شود از روز مرگی های سیاه سفید من……
با من بمان تا بشنوی حرف های پر از حرفم را
و ببینی روز مرگی های سیاه و سفید فرهنگی ام را
و اما روز مرگی های فرهنگی من ……
امروز در مطلبی خواندم : روزمرگی چیزی نیست جر تکرار روزها بدون هیچ امید و اشتیاقی که باعث می شود انرژی و شادمانی خود را در دراز مدت از دست بدهیم
اما روز مرگی های من از جنس نا امیدی نیست من روز هایم را بدون هیچ امید و اشتیاقی سر نمی کنم ،برعکس روز های من پر است از امید و آرزو ،شوق و اشتیاق
اما این آدم های پر از خالی اطرافم هستند که تمام تلاششان را خواسته یا ناخواسته به رخ می کشند تا شادمانی امید و اشتیاق را در دلم آشوب کنند
خیالتان ناراحت …. من امید وار تر از آنم که سر خم کنم در برابر باد ناملایمات ذهن پر از تشویش شما
خیالتان ناراحت…… دلم قرص است به خدایی که آن بالا بالا ها در انتظار آن نشسته است تا شاید شما به خود آیید و
کمی ذهنتان در گیر امثال ما شود ….. یادتان بیاید که ما همان جوان هایی هستیم که وعده داده شده ایم ..
و اما خیالتان راحت راحت ما کاری به میز هاو صندلی هایتان نداریم ما فقط ذهنتان را نشانه رفته ایم به امید بیداریش ….