نگو شاید بیایم شایدی نه...
جوانی رفت و آقایم نیامد
توانم رفت و مولایم نیامد
کجا روی آورم آنجا تو باشی
از آن ترسم که روزی آید آن مرد
که من باشم کمی خاکستر سرد
بیا مولا دلم غمگین و خسته است
روان و روح من در زیر ضربه است
کجا روی آورم آنجا تو باشی
کجا غم را برم غمخوار تو باشی
تویی حلال راز های نهانم
تویی مشکل گشای حرف هایم
نگو شاید بیایم شایدی نه
بگو هرجا که هستی تا بیایم
دلم آرامشی خواهد خدایی
که کس جز تو ندارد این صفاتی
#تولیدی
#به_قلم_خودم
98/5/23
فرم در حال بارگذاری ...