موضوعات: "مناسبت" یا "دفاع مقدس"
دلم برای تو پر می کشد امام غریب
غمت ز سینه شرر می کشد امام غریب
زیارت تو که فوق همه زیارت هاست
دل مرا به سفر می کشد امام غریب
.
.
.
عاقبت از زهر مأمون، پاره شد قلب رضا
در میان حجرۀ در بسته، میزد دست و پا
گه، جوادش را، گهی معصومه، را میزد صدا
داغ او تا صبح محشر، بر دل سوزان ماست
شهادت امام رضا(علیه السلام) تسلیت باد
.
.
.
بیا از مدینه ای نور چشمان ترم
بین که از زهر جفا پاره شد این جگرم
چشم من مانده به در کجایی ای جواد من
ای عزیز دل من بیا برس به داد من . . .
.
.
.
پیامبر(ص):
«پاره ای از تن من در خراسان دفن خواهد شد، هر مومنی او را زیارت کند
خداوند عزوجل بهشت را بر او واجب می کند.»
شهادت امام رضا(ع) تسلیت باد
.
.
.
شب شهادت مولای مهرپرور ماست
کسی که سایه لطفش پناهِ کشور ماست
شب شهادت هشتم امام معصوم است
که آستانه او قبله گاه باور ماست . . .
.
.
.
کوثر اشک من از ساغر و پیمانه، توست
دل آتشزدهام، شمع عزاخانه تـوست
جگر سوخته، خاکستر پروانه تـوست
شعلههای دلم از آه غریبـانه تـوست . . .
.
.
.
ای غریب خراسان سیدی یا رضاجان
داغ تو بر دل ما چشم ما بر تو گریان
سینهات پر شراره دیدهات پر ستاره
هم غمت بیشماره هم جگر پاره پاره . . .
وَمَا مُحَمَّدٌ إِلاَّ رَسُولٌ قَدْ خَلَتْ مِن قَبْلِهِ الرُّسُلُ أَفَإِن مَّاتَ أَوْ قُتِلَ انقَلَبْتُمْ عَلَى أَعْقَابِکُمْ وَمَن یَنقَلِبْ عَلَىَ عَقِبَیْهِ فَلَن یَضُرَّ اللّهَ شَیْئًا وَسَیَجْزِی اللّهُ الشَّاکِرِینَ. آل عمران ایه ۱۴۴ محمد [ص] فقط فرستاده خداست؛ و پیش از او، فرستادگان دیگرى نیز بودند؛ آیا اگر او بمیرد و یا کشته شود، شما به عقب برمىگردید؟ [و اسلام را رها کرده به دوران جاهلیّت و کفر بازگشت خواهید نمود؟] و هر کس به عقب باز گردد، هرگز به خدا ضررى نمىزند؛ و خداوند بزودى شاکران [و استقامتکنندگان] را پاداش خواهد داد.
یکی از مظلومیتهای حضرت رسول این است که معمولا به کیفیت شهادت ایشان توجه نمیشود. و معمولا میگویند رحلت حضرت رسول !!! قصد داریم در رابطه با کیفیت شهادت و قاتلین آن حضرت صحبت کنیم: کتابهای سیره و حدیث مرگ رسول خدا بوسیله سم را تایید کرده اند و آن را با احادیث متواتر ذکر کرده اند از جمله: ابن سعد میگوید در روایتی آمده است: پیامبر ص مسموم درگذشت و شصت و سه ساله بود. این قول ابن عبده است. (۱)
شیخ مفید میگوید: او در مدینه روز دوشنبه دوشب باقیمانده از ماه صفر در سال دهم هجری درگذشت درحالیکه شصت و سه سال داشت. (۲)
علامه حلی شهادت رسول خدا را به وسیله سم ذکر میکند. (۳)
در کتاب جامع الرواه آمده است: پیامبر ص در مدینه مسموم درگذشت.(۴)
شیخ طوسی میگوید: رسول خدا دو شب باقیمانده از ماه صفر در سال دهم هجری مسموم درگذشت. (۵)
بیهقی از عبدالله بن مسعود روایت کرده است که وی گفت: اگر ۹بار قسم بخورم که رسول خدا کشته شده اشت برایم محبوبتر است از اینکه یکبار قسم بخورم که او کشته نشده است به جهت اینکه خداوند او را پیامبر شهید قرار داده است. (۶)
حاکم نیشابور کشته شدن رسول خدا را تایید کرده است. آنجا که میگوید: شعبی گفته است: بخدا قسم رسول خدا و ابوبکر با سم کشته شدند و عمر و عثمان و علی بن ابیطالب با شمشیر کشته شدند و حسن بن علی با سم و حسین بن علی با شمشیر کشته شد. (۷)
ابن مسعود کشته شدن پیامبر در سنه ۱۱ هجری تایید و تاکید کرده است. (۸)
رسول خدا ص فرمود: هیچ پیامبری یا وصی او نیست مگر آنکه شهید میشود. (۹) و همچنین فرمودند: هیچ کس از ما (اهل بیت) نیست مگر آنکه مسموم یا مقتول خواهد بود. (۱۰)
پس شهادت حضرت رسول توسط سم قطعی است. ولی چه کسی و در چه زمانی ایشان را به شهادت رسانده اند؟؟؟
زمان شهادت حضرت رسول صلی الله علیه و آله ظاهرا بیشترین فاصله ای را که بین فرمان حمله به شام به رهبری اسامه و شهادت حضرت رسول بیان شده است دو هفته است. (المغازی واقدی ج۱ص۱۲۶)
به دلیل زیاد بودن روایات در این زمینه بنده به بیان مصادر کفایت میکنيم: الطبقات الکبری ابن سعد جلد دوم و سیره ابن هشام و انساب الاشراف جلد اول و عیون الاثر جلد دوم. در تمامی این مصادر فاصله ۱۲ الی ۱۴ روز فاصله بین دستور حمله به شام و شهادت بیان شده است. شهادت ایشان در سال ۱۱ هجری و در سن شصت و سه سالگی بوده است.
اولا:از آنجایی که حضرت رسول ص از شهادت قریب الوقوع خودشان در غدیر خبر داده بودند. ثانیا:فاصله زمانی زیادی بین غدیر و دستور حمله به شام به رهبری اسامه نبوده است.
ثالثا: سرزمین شام در فاصله دوری از مدینه قرار داشت. رابعا: در غدیر علی علیه السلام به عنوان جانشین معرفی شده بود.
عدهاي از اطرافیان از پیوستن به سپاه اسامه سر باز زدند تا بتوانند به طور سری به گونه ای که رسوا نشوند از دست پیامبر ص خلاص شوند و نقشه های شوم خود را در بعد از شهادت حضرت اجرا کنند.
اطرافيان: روایت شده است: پس بیهوش شد و چون به هوش آمد زنها به او دارو خوراندند در حالی که او روزه دار بود. (الطبقات الکبری ج۲ص۲۳۵) در دو روایت بخاری و مسلم از قول يكي از زنان پيامبر(ص) آمده است: ما به رسول خدا در هنگام بیماری اش دارو دادیم پس شروع کرد به اشاره کردن به ما که به من دارو ندهید. گفتیم: (مسئله ای نیست) هر بیماری از دارو متنفر است. در بعضی روایات اینچنین آمده: (اهمیتی ندهید) کراهیت مریض از دواست! اندکی بعد پیامبر فرمود: هرکس در خانه است در برابر چشم من باید دارو بخورد بجز عمویم عباس که در کنار شما حضور نداشت. (۱۱)
اولا: مگر اطاعت حضرت رسول در هر حالی طبق نص قرآن واجب نشده است ؟ مگر قرآن نفرموده: که پیامبر ص از روی هوی و هوس سخن نمیگوید ؟ پس چرا وقتی حضرت خواستند که به او دارو (سم) را ندهند آن زن اطاعت نکرد و بلکه خلاف دستور حضرت عمل کرد ؟ انگار او نیز مانند فلاني خیال کرده بود که پیامبر ص نعوذبالله هذیان میگوید !!! آیا رسول خدا ص فایده دارو را نمی دانست و آنها میدانستند ؟ و آیا پیامبر مصلحت خود را تشخیص نمیداد و آنها تشخیص میدادند ؟
ثانیا: جمله آخر حضرت (همه اهل خانه در برابر چشم من از این دارو بخورند) اشاره به این دارد حضرت میدانستند که آن دارو نبوده است بلکه سم بوده است که میخواستند توسط آن حضرت را بکشند. لهذا منظور حضرت اینچنین بوده است: اگر دارو بوده است از آن بخورید!!! ولی خودشان میدانستند که دارو نبود و از آن نخوردند.
در الطب النبوی ابن جوزی ج۱ص۶۶ میگوید: به او دوا خوراندند در حالیکه بیهوش بود و چون به هوش آمد فرمود: چه کسی با من چنین کرد. این کار زنهائی است که از آنجا آمده اند و با دست به سوی حبشه اشاره کرد. و در روایات صحیح آمده که دو تن از زنان پيامبر(ص) حبشی بودند.
این یک افشاگری از سوی رسول خداست که او را به روشی که زنان حبشیه به شوهرانشان سم میخوراندند مسموم کرده اند. سم حبشه نیز معروف و مشهور بوده است و بعضی از حبشیها متخصص در سحر و شعبده و انواع سم بوده اند.
عبدالصمد بن بشیر از امام صادق علیه السلام روایت کرده که آنحضرت فرمود: میدانید پیامبر ص درگذشت یا کشته شد همانطور که خدا میفرماید: (اگر او درگذرد یا کشته شود به جاهلیت باز میگردید.) او قبل از مرگ مسموم شد. آن دو زن به او سم نوشاندند. (۱۲)
________________________________________ ا
سناد: ۱-المجدد فی الانساب. محمد بن محمد علوی ص۶ ۲-المقنعه شیخ مفید ص۴۵۶ و منتهی المطلب حلی ج۲ص۸۸۷ ۳-منتهی المطلب حلی ج۲ ص۸۸۷ ۴-جامع الرواه محمد علی اردبیلی ج۲ص۴۶۳ ۵-تهذیب الاحکام ج۶ص۱ و بحار الانوار ج۲۲ص۵۱۴ ۶-السیره النبویه ابن کثیر دمشقی ج۴ص۴۴۹ ۷-المستدرک. ج۳ص۶۰ ۸-السیره نبویه ابن کثیر ج۴ص۴۴۹ و البدایه و النهایه ج۶ص۳۱۷و۳۲۲ ۹-بصائر الدرجات ص۱۴۸و بحارالانوار ج۱۷ص۴۰۵و ج۴۰ص۱۳۹ ۱۰-کفایه الاثر-خراز قمی ص ۱۶۲ و وسائل الشیعه ج۱۴ص۲ و بحارالانوار ج۴۵ص۱ و من لایحضره الفقیه ج۴ص۱۷ ۱۱-صحیح البخاری ج۷ص۱۷ و ج۸ص۴۰ و صحیح مسلم ج۷ ص ۲۴و۱۹۴- تاریخ طبری ج۲ص۴۳۸ ۱۲-تفسیرالعیاشی ج۱ص۲۰۰ و بحارالانوار ج۲۲ص۵۱۶وج۲۸ص۲۱
الهی! عرفهام، باحسین علیهالسلام از عرفات کوچ کرد و رحل اقامت در کربلاگزید؛ پس تو رامی خوانم به زبانی که امامم حسین علیهالسلام در روز عرفه و در ودایش با سرزمین عرفات خواند.
الهی تو را میخوانم، با اشکهایی که به ترنم آخرین نوای آسمانی مولایم حسین علیهالسلام در روز عرفه، بر صورت شرمسارم روان شده است.
الهی! تو را میخوانم به پاکی و خلوص بندگی در صحرای عرفات، به تکاپوی حاجیان؛ آنگاه که جان مشتاق را برای لقای تو روانه آسمان زلال عرفه میکنند.
خدای من! دلم برای آشنایی و آشتی با تو، بیتابتر از همیشه است و تنها داراییام در پیشگاه تو، دعایی است که به آن وعده اجابت دادهای.
چگونه تو را دریابم و کدام باد موافق، این خس دورافتاده از آستانت را به کوی شناخت و دلدادگی به تو رهنمون میسازد؟
الهی! تو نوری؛ آشکارتر از آنی که به مدد آثار خلقتت، شناخته شوی.
تو نوری و روشنتر از آنی که در پناه سایه درآیی.
خدای من! چه وقت از دیدهام نهان شدی تا برای اثبات بودن تو، دست به دامن برهان و استدلال ببرم؟
تو آنقدر ظاهری که رسیدن به تو از راه مشاهده آثارت، راه دراز پیمودن و به بیراهه رفتن است. پس خدای من! چنان به عشق خود مرا بنواز و یاریام کن تا دیدهام؛ به فراتر از نشانههایت دل مشغول دارد و از درک نور تو که آفاق را روشن کرده، بازنماند.
بارالها! چنان خود را به من بنما که بیواسطه و با شهود قلب، شیفته جمال نورانی تو شوم.
آمده بودند تا گرد کعبه عشقت طواف کنند. آمده بودند که جان بشویند در چشمه های روشن زمزم. آمده بودند زلال شوند. گرداگرد حرم، تو را فریاد بزنند و به ربوبیت تو بار دیگر اعتراف کنند و جان خسته خویش را در نورانیت محض تو غسل دهند.
چه عاشقانه غرق در ستایش تو بودند؛ از خویش رها و به تو پیوسته. می دانستند پس از سرگردانی هایشان، امواج بی کران عنایتت، آنها را در برمی گیرد. آمده بودند از خویشتن رها، تا به وسعت تو بپیوندند، تا از زمزم مهر تو بنوشند؛ در مقام ابراهیم بایستند و دو رکعت نماز شکر بگذارند.
در روز نهم مردادماه 1366 شمسي برابر با ششم ذيحجّه سال 1407 قمري، هزاران زائر ايراني و تعدادي از زائران ديگر کشورهاي اسلامي در مکه معظّمه و خانه خدا، در حال انجام فريضه الهي برائت از مشرکين بودند که به دست ماموران دولت وهابي عربستان سعودي مورد تهاجم وحشيانه قرار گرفته و به شهادت رسيدند.
زائران خانه خدا، مراسم برائت را همه ساله با الهام از تعاليم اسلام و قرآن برگزار ميکنند و در آن، ضمن دعوت مسلمانان به اتحاد، بيزاري خود را از دشمنان اسلام به ويژه آمريکا و رژيم صهيونيستي اعلام ميدارند. بر اثر اين يورش بيرحمانه در خانه امن الهي، چهارصد نفر از حُجّاج ايراني به شهادت رسيده و بيش از هزار نفر نيز زخمي شدند. حمله به زائران خانه خدا نشان داد که سردمداران وهابي عربستان، نه تنها لياقت خدمت به حرمين شرفين در اين کشور را ندارند، بلکه براي اثبات سرسپردگي خويش حاضرند احکام مُحکم الهي را نيز زير پا بگذارند.
برگزاري مراسم برائت از مشرکين در جريان اجتماع بزرگ و پرشکوه حجّ، تاثير آن را دوچندان ميکند. با توجه به اين اهميت، رهبر کبير انقلاب اسلامي حضرت امام خميني(ره) و مقام معظم رهبري، حضرت آيتاللَّه خامنهاي، همه ساله بر انجام هرچه باشکوهتر مراسم برائت از مشرکين تاکيد داشته و دارند. روز ششم ذیحجه سال 1366 (ه . ش ) ، حاجیان ایرانی به همراه برخی از حجاج سایر کشورها که به صف ایرانیان پیوسته بودند ، راهپیمایی عظیم برائت از مشرکین را در مکه معظمه آغاز کردند .حجاج بیت الله الحرام در این راهپیمایی باشکوه ضمن اظهار تنفر از آمریکا و اسرائیل ، از همه کافران و مشرکان اعلام برائت نموده ، مسلمانان سراسر جهان اسلام را به اتحاد ویکپارچگی ، جهت مبارزه بی امان با سلطه قدرتهای شیطانی ، در راس آنان شیطان بزرگ آمریکای جنایتکار ، دعوت نمودند. گویی در و دیوار شهر مکه و ملائکه آسمان ، همصدا با حجاج شعار می دادند .
عرب و عجم ، مبهوت و مسحور این طنین الهی شده بودند . راهپیمایان ، پس از استماع پیام تاریخی رهبرانقلاب اسلامی حضرت امام خمینی ( ره) ، با شعار الله اکبر ، لا اله الا الله و مرگ بر آمریکا برای ادای نمازمغرب روانه حرم شدند .
پس از طی مسافتی ، در حالی که جلوی جمعیت عظیم راهپیمایان ، زنان و گروهی جانبازان در حرکت بودند ، ناگهان ستونهایی از نظامیان آل سعود هویدا شد . آنان لحظه ای بعد ، به طرف صفوف حمله کردند و با باطوم بر سرو روی زائران بی گناه کوبیدند . این گروه ازیک سو ، و گروه دیگری نیز از بالای پله ها و ساختمانها ، سنگ و آجر ، آهن ، شیشه و بلوک سیمانی بر سر و روی مردم می ریختند . پس از آن ، شلیک گازهای سمی و خفه کننده آغاز شد و به دنبال آن رگبار گلوله ها به قصد کشتن راهپیمایان برائت ازمشرکین به سوی آنان سرازیر گردید و پیکرهای پاک آسمانی که جرمشان اعلام برائت و بیزاری از آمریکا ، اسرائیل و ایادی ناپاک آنها بود ، درخاک و خون غلتیدند .
چادرها از سر زنان افتاد ، افراد زیادی به زیر دست و پا له شدند و عده ای به وسیله گازهای خفه کننده و رگبار گلوله ها، به شهادت رسیدند . این جنایتکاران حتی به آمبولانسهای حامل مجروحان نیز یورش می بردند و مانع از جمع آوری آنان می شدند . این جنایت در جمعه خونین مکه ، به قدری فجیع بود که برای مرتکبان و بانیان آن ، جز لکه های ننگ ابدی در صفحات تاریخ و فضاحت و رسوایی نزد ملتها ، اثری باقی نگذاشت .
این حادثه جانسوز ، که وصف و شرح آن در کلام نمی گنجد ، نه تنها قلب مسلمانان جهان ، که دل آزادگان دنیا را نیز به درد آورد و همه را در عزا و ماتمی بزرگ فرو برد . لیکن به قول امام عزیزمان ، خمینی کبیر : ما در عین حال که شدیداً متأثر و عزادار از این قتل عام بی سابقه امت محمد صلی الله علیه و آله و پیروان ابراهیم حنیف و عاملین به قرآن کریم گردیده ایم ، ولی خداوند بزرگ را سپاس می گزاریم که دشمنان ما و مخالفین سیاست اسلامی ما را از کم عقلان و بی خردان قرار داده است . چرا که خودشان هم درک نمی کنند که حرکتهای کورشان ، سبب قوت و تبلیغ انقلاب و معرفی مظلومیت ملت ما گردیده است و درهر مرحله ای سبب ارتقای مکتب و کشورمان را فراهم کرده اند… »